رویش درخت آرزوها در بازار نشر کودک و نوجوان
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۳۲۶۱
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «درخت آرزوها» نوشته کاترین اپلگیت بهتازگی با ترجمه بهار علیزاده صبور و تصویرگری مرتضی یزدانی اصل برای گروه سنی بالای ۱۲ سال توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر و راهی بازار نشر شده است.
داستانِ کتاب درخت آرزوها از زبان یک درخت بلوط تعریف میشود که به خاطر برگهای قرمز زیبایش، اسمش را گذاشتهاند «قرمزی».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای کتاب کاترین اپلگیت نویسنده کتاب آن را به مخاطبان ایرانی تقدیم کرده و نوشته: تقدیم به تمامی دوستانم در ایران؛ امیدوارم قصه قرمز را که درباره مهربانی، مدارا و پذیرش است، دوست داشته باشید. یادتان باشد همیشه بلند و استوار بایستید، عمیق ریشه کنید و هرگز امیدتان را از دست ندهید! با بهترین آرزوها...
بهار علیزاده صبور مترجم کتاب هم ترجمهاش را به مهاجران افغانستانی در کشورمان تقدیم کرده است.
در بخشی از اینکتاب میخوانیم:
بانگو گفت: حرکت! چراغ قوه سلانه سلانه رفت وسط چمنها و دراز کشید. بدنش را جمع کرد. چشمهایش را بست. لبهایش را کمی از هم باز گذاشت و دندانهای کوچک و تیز مثل سوزنش معلوم شدند. بانگو گفت: آفرین! عالی است!
عنکبوت پشمالو گفت: کمی کف از دهانت بیرون بده! پایین خیابان استفان را دیدم که به این سمت میآمد. خوشبختانه سمر هم با چند متر فاصله پشت سرش بود. چراغ قوه اندکی جهید: کارم چه طور است مامان؟
عنکبوت پشمالو گفت: مامان قربانت برود! کارت محشر است. مامانی خیلی به موش کوچولو موچولوی خودش افتخار میکند. بانگو با عصبانیت داد زد: مرده باش! تو الان باید مرده باشی! چراغ قوه شانه بالا انداخت و گفت: یک لحظه یادم رفت خاله بانگو!
اینکتاب با ۱۸۰ صفحه، شمارگان ۷ هزار و ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5990795 زینب رازدشت تازکندمنبع: مهر
کلیدواژه: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان معرفی کتاب ادبیات کودک و نوجوان کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب نقد کتاب نهمین جشنواره بازی های رایانه ای فجر انتشارات شهید کاظمی دفاع مقدس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انقلاب اسلامی ایران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رونمایی کتاب مرکز فرهنگی شهر کتاب محمد مهدی اسماعیلی انتشارات سروش جنگ تحمیلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۳۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/